- پنج صد
- پانصد خمسماه
معنی پنج صد - جستجوی لغت در جدول جو
- پنج صد
- پانصد، عدد اصلی، مرکب از پنج بار صد، «۵۰۰ »
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یک پنجم دو برابر ده یک خمس
ورقی که دارای پنج خال باشد
(قمار) پنج ورق متشابه که در بازی آس بدست یک تن آید مانند پنج آس یا پنج شاه و غیره
پنج پولاب پنج سهش پنج قوت دریافت (سمع بصر شم ذوق و لمس) حواس خمسه، پنج قوه باطنی (حس مشترک خیال واهمه حافظه و متصرفه)
خرچنگ، برج چهار از دوازده برج فلکی برج سرطان
حواس خمسه، حواس پنج گانه
ورق قمار که دارای پنج خال باشد
خرچنگ، جانوری سخت پوست با چنگال های دراز، لاک خارجی پهن و سخت، یک یا دو زوج آرواره و دو چشم پایه دار که به یک پهلو حرکت می کند و معمولاً در دریا و گاه در خشکی زندگی می کند
پیچپا، کلنجک، کلنجار
پیچپا، کلنجک، کلنجار
در اسلام حضرت رسول (ص) و علی بن ابی طالب (ع) و حضرت فاطمۀ زهرا (س) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع)، پنج تن آل عبا
((~. تَ))
فرهنگ فارسی معین
پنج تن آل عبا، خمسه آل عبا، خمسه طیبه، مراد محمد رسول الله (ص)، علی (ع)، فاطمه (س)، حسن (ع)، حسین (ع) است